نبض زندگی
این روزها خیلی مشغول پروژه اسباب کشی هستیم و خونه جدید به علت نوساز بودنش حسابی اذیتمون کرده ارنیکا هم به خاطر این موضوع بسیار حساس شده و هر روز بعد ازظهرها که میرسیم خونه همش بغض داره و ناراحته و مدام می گه ابازی ها - خسی ( خرسی ) و سراغ اونها را از من می گیره البته به خاطر اینکه اذیت نشه معمولا ما دختر کوچولومون را می زاریم خونه مادر بزرگش و خودمون میاییم برای چیدمان اون هم فقط چند ساعت کوتاه به همین دلیل یکم پروسه طولانی تر از حد معمولش شده و ما خسته تر اما فدای یه تارمویش ارنیکااین روزها به اقتضای سنش همه وسایل را مختصه خودش می دونه و دوست نداره احدی به اون نزدیک بشه مثلا وقتی می بریمش پارک خیلی صبورانه تو صف وایمیسته و نوبت را رعایت ...
نویسنده :
مادر خانومی وآقای پدر
13:02